اگر وکیل بگوید :« من این دعوا را می پذیرم و حق الوکاله هم فلان قدر است که پس از پیروزی قطعی در دعوا خواهم گرفت.» این نحوه عمل بلا مانع است.
اگر بگوید : « من این دعوا را قبول می کنم و حتماً حکم برائت شما را خواهم گرفت و فلان قدر هم حق الوکاله من است که باید هم اکنون بپردازید». این جرم است. زیرا در هیچ حالتی نمی توان به صدور رأی برائت مطمئن بود.
اگر همین وعده را به همین شکل بدهد و حق الوکاله ای خیلی بیشتر از حدّ متعارف تعیین کند. اما بدواً چیزی نگيرد. در مورد اینكه اقدام از نظر انتظامی و کیفری دارای چه وصفی است ، تردید وجود دارد.
به نظر می رسد دادن وعده تبرئه به طور قطعی با تعیین حق الوکاله غیر متعارف تخلف انتظامی است. اما نمی توان به طور قطعی برای این اقدام وصف کیفری قائل شد.
در این مورد به عنوان یک فرمول کلی شاید بتوان گفت وکیل باید از دادن هر وعده قطعی در مورد نتیجه کار ، خودداری کند ، حتی اگر در قبال این وعده وجهی نگیرد. زیرا چنین اقدامی - اگر در عالم امکان ، به طور غیر مأجور متصور باشد ، - به هر حال باعث بد بینی مردم و وهن صنف خواهد شد.
تعهدی که وکیل در قبال موکّل دارد استفاده از کلیه توان علمی و فکری و فنی خود برای پیشبرد کار موکّل است در ازای دریافت حق الوکاله ، بدون توجه به نتیجه کار .