انتشارات کشاورز
فروشگاه اینترنتی کتاب‌های حقوقی
0 کالا - 0 تومان
حذف تصویر عنوان تعداد قیمت (تومان)
موردی وجود ندارد
جمع: 0 تومان

نحوه رفتار قدما آموزنده است

نحوه رفتار قدما آموزنده است . گاهی آن را قابل تأسی و تقلید می یابیم و گاهی یاد می گیریم چگونه رفتار نکنیم. همه ما ، به عنوان وکیل، انبوهی از این گفتنی ها و به یاد داشتنی ها را در سینه داریم . اینها نمونه هایی از آن داستانهاست:

1- بازپرس یکی از شعب بازپرسی آقای «منصوری» نامی از اهالی کاشان بود . پرونده ای به او ارجاع می شود که از دیدگاه دولتمردان وقت اهمیت داشته است. من نمی دانم این دولتمردان در پی قرار مجرمیت بوده اند یا منع پیگرد . این موضوع –از جهت آنچه می خواهم بگویم- اهمیتی ندارد . مرحوم صادق احمدی –وزیر وقت دادگستری- به آقای منصوری تلفن می کند . ظاهراً مسئول دفتر یا منشی بازپرس جواب می دهد . آقای وزیر دستور می دهد فلان پرونده را برای من بفرستید . موضوع به آقای منصوری منتقل می شود . ایشان می گویند: "وزیر دادگستری به پرونده چکار دارد، هیچ اقدامی نکنید" .

 با پیگیری دفتر وزیر، همین پاسخ منعکس می شود . وزیر شخصاً با آقای بازپرس صحبت می کند و جواب می شنود: "هر وقت کار من با این پرونده تمام شد، آن را به دفتر می فرستم، شما می توانید آن را ببینید" .
پرونده تا ختم کار آقای بازپرس برای وزیر دادگستری ارسال نشد و آقای منصوری هم هیچ مشکلی پیدا نکرد و گویا بعد از بازنشستگی پروانه وکالت گرفت .

2- همکاری از دوران کارآموزی اش خاطره ای تعریف می کند که در خصوص «رفتار با صلابت قضائی» در ذهنش باقی مانده است .
در شعبه آقای عباس عباس نژاد که اینک همکار ما هستند پرونده ای داشتم . ایشان با قلم خودنویس صورتجلسه را می نوشتند . قلم خودنویس از دستشان به زمین افتاد . 

گمان می کردم بلافاصله خم خواهند شد و قلم را از روی زمین بر خواهند داشت . اما چنین نشد . در نهایت آرامش از کشوی میز، قلم خودنویس دیگری با شیشه جوهری بیرون آوردند و با همان آرامش و وقار آن را پر و جوهر اضافی را با دستمال کاغذی پاک کردند و به نوشتن ادامه دادند . البته ایشان را همیشه با کت و شلوار و پیراهنی متناسب با رنگ لباس و کفش چرمی واکس زده و براق در اول وقت اداری هنگام ورود به دادگاه می دیدم .

 3- همکاری تعریف می کرد که در تیر یا مردادماه برای کاری به آبادان رفته بودم و یکی از همکاران نیز همراهم بود. هر دو کت و شلوار تابستانی پوشیده و در عین حال از گرما معذب بودیم . همه مردم با پیراهن و شلوارهای بسیار سبک و خنک در رفت و آمد بودند . 

 ناگهان از دور کسی را ملبس به کت و شلوار دیدیم که به سوی ما می آمد . رفیقم گفت : "این وکیل است یا قاضی". وقتی نزدیک شدم آرم کانون وکلا را روی سینه اش تشخیص دادیم (قضیه مربوط به سالهای بسیار دور است )

 شاید «شأن وکالت» لفظی مبهم و کشدار – و قابل تعبیر و تفسیر باشد . همچنین است «شأن قضا». اما گمان می کنم مصادیق این دو مفهوم را اهل حرفه و صاحبنظران شاغل به این دو شغل تشخیص می دهند . 

 ضمناً به یاد داشته باشیم، اولین چیزی که مبنای قضاوت مردم نسبت به اشخاص و تبعاً صنف و حرفه آنهاست، ویژگیهای ظاهری است و این توجیه و ادعا که «من مردمی یا خاکی هستم» بهانه خوبی نیست . همینطور وکالت و قضاوت مستلزم داشتن جرأت و جسارت است . بدیهی است به قول آقای عروجی –که گمان می کنم اینک قاضی دیوان عالی کشور باشند، که شعارشان «پاک باش بی باک باش» بود- کسانی جرأت و جسارت دارند که «پاره ای از مشکلات» را نداشته باشند .

 
پرداخت امن
میتوانید با استفاده از شبکه شتاب به صورت امن پرداخت نمایید.
تحویل واقعا سریع
ارسال سریع به تمام نقاط ایران
پشتیبانی شگفت انگیز
پشتیبانی ما شما را شگفت زده خواهد کرد.
بهترین کیفیت
بهترین و با کیفیت ترین محصولات

تماس با ما
شما میتوانید از طریق اطلاعات زیر با ما در تماس باشید.
021-88927059
021-88711092
info@keshavarz.com
تهران، خیابان کریمخان زند، خیابان عضدی جنوبی(آبان جنوبی) نبش بن بست کیوان، پلاک 2، واحد 2
لطفا کمی صبر کنید...
 

تمامی حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "نشر کشاورز" است.