چون افراد به استفاده از قدرت حکومت برای استیفای طلب خود امید نمی بندند و این تصور که طرف وقتی به در زندان یا داخل آن رسید «تبدیل به پول میشود» باعث قبول تعهدات سنگین از جانب کسانی که قادر به ایفاء آنها نیستند نخواهد شد. البته حساب کلاهبرداران و جاعلان و خائنان در امانات و جرائم مالی را باید از بدهکارانی که تنها جرم ایشان «نداشتن» است، جدا کرد و در مورد مجرمین مالی نهایت سخت گیری را اعمال کرد تا اینگونه جرائم به صورت کسبهای پرسود جلوه گر نشود.
۴. گفته شده است به نظر برخی حقوقدانان تعهد پرداخت مهریه سنگین از جانب فردی که مسلماً قادر به پرداخت آن نیست، اصولاً باطل است. گوییم اگر چنین نظری صحیح باشد (هرچند بسیار شاذ ونادر است بازهم از «مهر عند استطاعه» بهتر خواهد بود چون با تحقق بطلان- حسب مورد- زوجه در حالات مختلف مستحق مهرالمثل یا مهرالمتعه میشود که اصل بر حال بودن و عندالمطالبه بودن آن است و مثل «مهر عند الاستطاعه» شوخی و مزاح نیست.
در گذشته های دور هرگاه پیاپی بخت به کسی روی می آورد، به شوخی می گفتند«بلیطش برنده شده». این تعبیر بعد از انقلاب تا مدتها فراموش شد چون ماجرای بلیط بخت آزمایی و برنده شدن خریداران آن منتفی شده بود. اما رفته رفته، هر چند بلیط بخت آزمایی تجدید حیات نکرد اما چیزهایی شبیه به آن-نظیر «ارمغان بهزیستی» و بعد جوایز قرض الحسنه_ به میدان آمدند و به این ترتیب عبارت کذائی بازهم کاربرد پیدا کرد. بنابراین حالا می توانیم بگوئیم اخیراً «بلیط خانمها برنده شده است». از یک طرف قرار شده مهریۀ آنها «عندالاستطاعه» قابل پرداخت باشد و از طرف دیگر مقرر شده برای ورود آنها به بعضی از رشته های دانشگاهی محدودیت ایجاد شود! وای به سومی اش. در باب هر یک از این دو مورد می توان مطالبی را مطرح کرد: اولاً- پرداخت مهریه عندالاستطاعه