اهميت نقش وکلا با تحولات اجتماعی و سیاسی جوامع - به نسبت توسعه يافتگی و فرهیختگی مردم - نسبت مستقیم داشته و دارد و حتی در حرکت جوامع توسعه نیافته به سوی ترقی و توسعه اقتصادی وسیاسی و فرهنگی ، تأثیر وکلا محسوس است. به عنوان نمونه مشخص می توان از « هند » یاد کرد که « گاندی » مجموعه ای شگفت انگیز از اقوام و زبان ها و ادیان گوناگون را ، که استعمار زده هم شده بودند ، در مسیری قرار داد که اینک به بزرگترین دموکراسی دنیا - که در آن دموکراسی و حکومت مردمی بسیار جدّی است - تبدیل کرد. نمونه دیگر آفریقای جنوبی است که حسن تدبیر و دورنگری ودیدگاه های انسانی « نلسون ماندلا » باعث شد گذار کشور از حکومت مبتنی بر تبعیض نژادی سفیدپوستان به نظام حاکمیت اکثریت سیاه پوست با آرامشی شگفت انگیز و معجزه آسا صورت گیرد حال آن که این تحولات می توانست با بزرگترین خون ریزی و هرج و مرج تاریخ همراه باشد. بررسی سوابق روسای جمهور ایالات متحده آمریکا نشان می دهد تعداد زیادی - و شاید اکثریت آن ها -وکیل دادگستری بوده اند. در ميان دولتمردان و سیاستگذاران سایر کشورهای پیشرفته و مترقی هم بسیاری از اهل این حرفه و فن را می توان یافت. اگر یکی از این وکلای دادگستری - یعنی آبراهام لینکلن - پس از انتخاب به ریاست جمهوری ، برای الغاء برده داری در آمریکا ، پیش قدم نمی شد و در این مسیر تا جنگ داخلی هم پیش نمی رفت ، وضعیت امروز این کشور قابل تصور نبود. به ویژه اگر به خاطر بیاوریم که جرج واشنکتن ، اولین رئیس جمهور و امضاء کننده اعلامیه استقلال آمریکا، خود از برده داران بزرگ بوده است و ناچار می توان نتیجه گرفت نظام برده داری قبحی و زشتی یی را که امروز در آن می بینیم نداشته است.