♦️ «فرزندکشی» جلوه ای از «برده داری»
???? انعکاس اخباری از این دست در جامعه البته باعث ایجاد حساسیت در مردم و برانگیختن حس هم دردی ایشان می شود و از این جهت خبررسانی در این موارد کار خوبی است. اما در عین حال اطرافیان، خویشاوندان و همسایگان قاتل و مقتول هم این مطلب را می شنوند و می خوانند و ناچاراین مساله که عاقبت کار کسی که چنین اقدام شنیعی را مرتکب شده به کجا خواهد رسید برای آنها اهمیت و موضوعیت پیدا می کند و قطعا ماجرا را قدم به قدم تعقیب می کنند.
???? حال اگر این ناظران کنجکاو و دلمشغول ناگهان با این واقعیت تلخ وتکان دهنده روبرو شوند که ولی دم (مادر مقتول) از سر ناچاری و استیصال -یا به هر علت دیگر- نسبت به قاتل اعلام رضایت و گذشت کرده و در نتیجه قاتل به حبس کوتاه مدتی (احتمالا معادل مدتی که تحت قرارزندانی بوده) محکوم و با تحمل کیفر آزاد شده است، شاید آنانی که از وضعیت اخلاقی و روانی متعادلی برخوردارند، متاسف و متاثر شوند و انگشت حسرت به دندان بگزند اما همین اطلاعات می تواند اهریمن درون کسانی را که «...فی قلوبهم مرض...»بیدار و آنان را به تکرار ماجرای وحشت آور مشابهی وادار کند.
???? بی گمان موقعیت فرد در جهان کنونی با روزگار برقراری این ضابطه متفاوت است و رابطه فرد و حکومت و حقوق و تکالیف متقابل آنها نیز دگرگون شده است. بنابراین هر چند ظاهرا طفل به وسیله والدین -و شاید بیشتر- پدر پرورش می یابد و به عرصه می رسد، اما حکومت نیز نسبت به او حقوقی دارد که نباید از طرف والدین خدشه دارشود. مضافا فرد هم در قبال حکومت تکالیف و نسبت به آن حقوقی دارد که ایفاء این حقوق و وظایف موکول به بقای او است. لذا هیچکس -جز حکومت، ان هم در موارد خاص و پیش بینی شده- نباید مانع استمرار بقای او بشود، حتی والدین و پدرش.
☑️ از دست نوشته های بهمن کشاورز