وجود کانونهای وکلا مستند به قانون هستند. اتحادیه با اینکه رسمی هست ولی مستند به قانون نیست. استدلال ما این است که کانونهای وکلا به منظور تمشیت امور، تشکیلاتی برپا کردند و طبیعتا جزئی از اقتدارشان را در اتحادیه وارد کردند.
در عین حال در این تردیدی نیست که استقلال کانونها مسالهای است که باید حتی از جانب اتحادیه مصون از تعرض بماند و به همین دلیل است که تصمیمات اتحادیه برای کانونهای وکلا ضمانت اجرای اخلاقی دارد ولی در نهایت این کانونها هستند که تصمیم می گیرند آن را اجرا کنند.
در مورد رابطه اتحادیه با حاکمیت باید بگویم با وزارت دادگستری و تشکیلات قوه مجریه ارتباط بسیار نزدیک و تنگاتنگی دارد؛ با قوه قضاییه مرتبط است ولی نه به اندازهای که با وزارت دادگستری و قوه مجریه هماهنگ است.