قانونگذاری کاری است که حق و وظیفه مجلس است اما قانون نویسی کاری است تخصصی که باید افراد دستاندرکار آن را بیاموزند. به عبارت دیگر محتوا، مضمون و مدلول قانون چیزی است و شکل آن چیز دیگری. ???? شاید بسیاری از اشکالاتی که حادث میشود ناشی از این باشد که قانون نویسی در بعضی موارد درست اجرا نشده است.
♦ اگر افرادی که دستاندرکار قضیه هستند کار خود را به طور جدی و با مطالعه کافی و با استفاده از نظر متخصصان و کارشناسان انجام دهند، بسیار بعید است که قانونی تصویب شود که تصویب نشده، نیاز به اصلاح داشته باشد.
???? اینکه قانون آیین دادرسی کیفری پس از تصویب و قبل از اجرا اصلاح میشود و طرفه اینکه سه سال بعد از اجرا بار دیگر بحث اصلاح آن مطرح است و اینکه قانون منع بکارگیری بازنشستگان پس از آن اندازه افت و خیز و مشخص شدن مستثنیات باز هم در شرایطی است که اجرای آن بدون ورود مستثنیات جدید امکان ندارد و اینکه قانون رسیدگی به اموال مأموران و کارکنان دولت (همان قانون مشهور از کجا آوردهای؟) علیرغم گذشت چند سال بلا اجرا مانده حکایت از آن دارد که در فرآیند رسیدگی و تصویب، آنچه در مورد مطالعه و جلب نظر کارشناسان و صاحبنظران گفتیم رعایت نشده است. نتیجه، تصویب قوانینی خواهد بود که ممکن است کلاً یا بعضاً اجرا نشوند که این به هیچ وجه قابل پذیرش و توجیه نیست.
♦ واضح است اگر متن ، مورد بررسی دقیق در تمام مراحل مختلف قانونگذاری قرار گرفته باشد در مرحله "ارجاع طرح یا لایحه به کمیسیونهای تخصصی" که با وصول نظریات کمیسیونها اعم از اصلی و فرعی کلیات موضوع در صحن مطرح میشود،سرنوشت متن قانونی به طور قطعی روشن خواهد شد. در تمام این مراحل ، میزان علاقه و احساس مسئولیت افراد مطرح میشود. پیشنهادهایی که با دقت کافی و مشورت با اهل نظر در زمینه موضوع قانون مطرح میشود سازنده است و توصیههایی که جز این باشد صرفاً باعث اتلاف وقت مجلس خواهد بود .
????به هر حال از آنجا که کار مجلس قانونگذاری است و هزینه بسیار صرف انتخاب نمایندگان و گردش کار مجلس میشود به نظر میرسد تدوین و تصویب قوانینی که ورود اصلاحات مکرر در آنها حکایت از عدم دقت و بررسی کافی داشته باشد به هیچ عنوان قابل قبول نیست .